عیسی کلانتری: پوست کلفت بودم که با اینها درگیر شدم و دوام آوردم
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۳۷۷۵۰
شاید هنوز هم برخی هستند که احیای دریاچه ارومیه برایشان اهمیت ندارد، اما اگر بدانند برای احیا نشدن این دریاچه خطر تخلیه شهری بهوسعت و اهمیت تبریز وجود دارد قطعاً برای آنها هم زنگ خطر بهصدا درمیآید، دریاچهای کمعمق و شور که میتواند با به پرواز درآوردن نمک حیات منطقه آذربایجان را بهخطر بیندازد. با این وجود مسیر احیای دریاچه ارومیه نهتنها ساده نبوده بلکه علاوه بر مشکلات فنی فشارهای سیاسی هم آن را دستخوش قرار داده است؛ از «کارشکنی استاندار گرفته تا برخی نمایندگان» حداقل سبب شد بندی از بندهای برنامه احیا هیچوقت اجرا نشود، این را عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه میگوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبرآنلاین، کلانتری معتقد است: «اگر دریاچه خشک شود به اختلاف درجه حرارت تابستان و زمستان ۷ درجه اضافه میشود، این ۷ درجه معلوم نیست چه اثری روی ژنتیک انسان، و حیوان و گیاه و میکروب میگذارد، چه جهشهایی را ما خواهیم داشت؟ سرطان یعنی جهش سلولی، در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ که اوج خشک شدن دریاچه بود سازمان دامپزشکی گزارش داد سرطان پوست در حیوانات در شمال غرب دریاچه ارومیه که منطقه سلماس بود نزدیک به ۲۰ برابر شده است، دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز گزارش داد فشار خون مردم ۰.۱ بار (یکدهم) بالا رفته است، اینها اگر ادامه پیدا میکرد یعنی اینکه معلوم نبود در آن منطقه از نظر بایولوژیکی و اکولوژیکی، انسانی، حیوانی، گیاهی چه اتفاقی خواهد افتاد.»
متن کامل گفتگو در ادامه آمده است:آقای کلانتری شما بعد از اینکه نگرانیهایتان را در دورههای مختلف نسبت به خشک شدن دریاچه ارومیه در قالب نامه و اظهارنظر و هشدار اعلام کردید، در نهایت اوایل دهه ۹۰ دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه شدید، به نظر شما پروژه احیا دریاچه ارومیه موفق شد؟
پروژه احیا در دولت آقای روحانی بهغیر از دو سال آخر که همکاری وزارت نیرو با ما کمتر شد کاملاً موفق بود، احیا دریاچه بر عهده وزیر نیرو است، اما آقای چیتچیان بعد از چند ماه گفت من نمیتوانم هم وزیر باشم هم دبیر ستاد احیا دریاچه، من گفتم مسئولیت سالهای اول و دوم را بر عهده میگیرم.
اگر به عهده وزیر نیرو است پس چرا این مسئولیت را پذیرفتید؟
آقای چیتچیان گفتند شما مسئولیت را بپذیر من اختیارات لازم درباره دریاچه ارومیه را به شما میدهم، همینطور هم شد، ما در چهار سال اول خیلی خوب پیش رفتیم، بزرگواری چیتچیان به وضعیت موجود دریاچه کمک بزرگی کرد ما در زمان آقای چیت چیان (وزیر نیرو) ۱۰۰ درصد به اهدافمان رسیدیم.
بعد از مطالعات مداوم شش ماهه در ۸ تیر ۱۳۹۳ به ریاست دکتر روحانی در ستاد احیا جلسه گذاشتیم، برای احیای دریاچه ارومیه ۲۷ راهکار ارائه شد، آقای روحانی ۲۶ راهکار را گفت انجام بدهید، آن یک راهکار هم که انجام نشد راهکاری اضطراری برای سه سال اول بود، اما فشارهای سیاسی نمایندگان استان آذربایجان غربی سنگین بود، حتی استاندار آقای روحانی در آذربایجان غربی شروع به کار شکنی کرد.
مناقشه بر سر چه چیزی بود؟
ما میگفتیم گندمهای ۵۰ هزار هکتار از اراضی را به قیمت تمام شده پیش خرید میکنیم و شما اصلاً گندمی نکارید، در بودجه هم برای ۲۰۰ هزار تن خرید گندم پیشبینی شده بود، قرار بود سه سال این کار را انجام دهیم و آب مورد نیاز برای کشت این گندمها بهجای زمین کشاورزی وارد دریاچه ارومیه شود تا دریاچه کامل خشک نشود، اگر دریاچه کامل خشک میشد احیای آن غیرممکن بود و به باتلاق تبدیل میشد. بعد از سه ماه فشارهای سیاسی شدیدی روی دکت روحانی آوردند، آقای روحانی گفتند من میدانستم فشار خواهد آورد، کشاورزان که سود میبردند، اما نمایندهها مردم غیر کشاورز را تحریک میکردند، بنابراین تصمیم این شد این راهکار حذف شود و ۲۶ راهکار دیگر اجرا شود. در این مرحله آقای چیتچیان کمک بزرگی به ما کرد، او بهجای ۵۰۰ میلیون متر مکعب آبی که باید پول آن را به کشاورزان میدادیم، متوسط حدود ۲۷۰ میلیون مترمکعب از سدها آب اضافی به ما داد، یعنی بیشتر از تعهدی که داشت، تا زمانیکه وزیر بود اختیارات خودش را در حوزه دریاچه ارومیه به من تفیض کرد، من تعیین میکردم از سدها چقدر آب به سمت دریاچه رها کنند.
اما شما داشتید در یک بستر که در آستانه خشکی و نابودی بود فقط آب میریختید، حرف منتقدان شما این بود که آب ریختن در جاییکه درحال خشک شدن است تاثیری ندارد؟
اصلاً دریاچه برای این خشک شده بود که آب وارد آن نمیشد، پس چهطور باید احیا میشد؟ باید آب وارد دریاچه میشد.
اما از یکجایی به بعد آب نمیتوانست آن بستر را فعال کند؟
اگر تبدیل به باتلاق میشد فعال شدن سخت بود، اما دریاچه هنوز تبدیل به باتلاق نشده بود، ما باید به دریاچه آب برسانیم، اگر آب نرسانیم چهطور میخواستیم دریاچه را احیا کنیم، قطره قطره آب به اندازه چیزی که از دریاچه گرفته شد باید وارد دریاچه هم میشد. قبل از انقلاب ۲۹۰ هزار هکتار سطح زیر کشت در حوضه دریاچه ارومیه بود، این مقدار در سال ۱۳۹۲ به ۵۶۷ هزار هکتار رسیده بود، یعنی ۲۷۰ هزار هکتار اضافه شده بود، بنابراین چیزی حدود ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون متر مکعب از حقابه دریاچه گرفته شده و کشاورزی سنتی توسعه پیدا کرده بود. ما باید برای احیا مهندسی معکوس میکردیم، یعنی تا جاییکه میتوانستیم آبهای اضافی را به دریاچه برمیگرداندیم و آبهای اضافه را هم وارد کنیم تا جبران آبهای از دست رفته بشود.
آب اضافه از کدام مسیر تامین شد؟
قرار شد سالی ۶۲۳ میلیون متر مکعب از رودخانه زاب بیاوریم، یک عدهای ایراد میگرفتند چرا از رودخانه زاب برای دریاچه آب برمیداریم چراکه این اقدام برای محیط زیست عراق خطرناک است، اصلاً این پروژه انتقال آب از طریق تونل برای قبل از انقلاب بود که ما فقط آن را اجرا کردیم، ضمن اینکه طبق قوانین نانوشته بینالمللی هر کشور بالا دست میتواند تا ۵۰ درصد آب را بردارد، ما تا یک میلیارد مترمکعب میتوانیم آب برداریم. از طرفی حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب هم از تصفیه خانههای شهرهای تبریز و ارومیه آب بیاید، ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب هم از سد تامین شود، اینها چیزی حدود یک میلیارد متر مکعب آب شد، این یک میلیارد کمکی است تا حقابه دریاچه ارومیه تامین شود.
با همه اینها باید سالی ۳.۵ میلیارد متر مکعب آب وارد دریاچه ارومیه شود، از این مقدار ۲.۸ میلیارد متر مکعب آن تبخیر میشود، لذا بایستی سالانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون متر مکعب اضافهتر از تبخیر آب وارد دریاچه کنیم تا دریاچه زندهتر شود. قرار بود در ده سال به ۱۴.۷ میلیارد متر مکعب برسد برای اینکه در این مقدار غلظت نمک به ۲۵ درصد میرسد، این مقدار نمک برای زندگی هشتپا کافی است که از نظر اکولوژیکی احیا شود و دریاچه به شرایط عادی برسد.
چقدر از برنامههای شما برای احیای دریاچه انجام شد؟
در زمان آقای روحانی ۹۷.۵ درصد کارها تمام شده بود، اگر وزارت نیرو همکاری میکرد ۱۰۰ درصد آن تمام میشد، همین الان ۹۹.۷ درصد از برنامههای سختافزاری تمام شده است. الان آب از طریق تونل به دریاچه ارومیه میرسد، اما من یک نگرانی دیگر دارم، نگرانی من این است که، چون این آب جاری شده آب شیرین است، وزارت نیرو بخشی از آن را برای توسعه کشاورزی بفروشد. مردم آذربایجان و سازمان محیط زیست باید این آبی که با همه گرفتاریها بهسمت دریاچه جاری شده است را پاس بدارند.
شما خودتان در زمان مسئولیت توانستید حقابه دریاچه را بگیرید؟
بله، من تا آنجا که توانستم انجام دادم.
شما گفتید باید سالیانه چیزی حدود ۳.۵ میلیارد مترمکعب آب به عنوان حقابه به دریاچه میرسید، اما در سالهای مسئولیت شما هیچوقت محقق نشد؟
بله، برای اینکه هنوز پروژهها بهرهبرداری نشده بود.
از طریق سدها چهطور؟
برداشت آب از سدها برای دریاچه تا زمانیکه چیتچیان وزیر نیرو بود انجام میشد. اما وقتی آقای اردکانیان وزیر نیرو شدند کم لطفی کردند، وحشت داشت بارنگی سال بعد بدتر شود برای همین آب را پشت سد نگه میداشت، درحالیکه طبق قانون اهمیت آب محیط زیست بالاتر از آب برای کشاورزی است.
در جلسات دولت این مشکلات حل نمیشد؟
چرا دعوا کتککاری میکردیم (با خنده)؛ ببینید ما مشکلات دیگری هم داشتیم، در دریاچه ارومیه جهت وزش باد از غرب به شرق است آذربایجان غربیها، چون سمت غرب دریاچه بودند خودشان را کمتر در معرض خطر احساس میکردند، از طرفی۹۰ درصد آب دریاچه از آذربایجان غربی تامین میشد و ۱۰ درصد آب از آذربایجان شرقی تامین میشد، برای همین آنها همیشه در تضاد بودند و میگفتند آب را ما تامین کنیم که تبریزیها نمک نخورند، جالب این است که استاندارد کشور این حرف را میزد، که من آن موقع دو پایم را کردم در یک کفش (کنایه از اصرار کردن) که این استاندارد باید اخراج شود، و تغییر هم پیدا کرد.
آقای تجریشی یکبار در مصاحبهای سر ماجرای احیا دریاچه ارومیه به خبرآنلاین گفت هیچکس نمیخواست مقابل مردم بایستد، جاهایی که اختلاف میان آذربایجان غربی و شرقی بود کسی بهطور جدی وارد نشد؟
چرا یکی از بندهای احیای دریاچه، یعنی خرید ۵۰ هزار هکتار گندم را آقای روحانی گفت انجام ندهیم، برای اینکه مردم را علیه ما شوراندند. آقای روحانی وقتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک بود من مسئول کمیته آب و محیط زیست ایشان بودم، ایشان درباره دریاچه کاملاً توجیه شده بود. همچنین سال ۱۳۸۱ درباره دریاچه ارومیه به آقای خاتمی نامه نوشتم، در سال ۱۳۷۹ به مقام معظم رهبری نامه نوشتم که دریاچه دارد خشک میشود. آقای خاتمی موضوع را با سازمان محیط زیست وقت درمیان گذاشته بود آنها هم گفته بودند نه مشکلی وجود ندارد، ایشان (خاتمی) به من گفت تو کاسه داغتر از آش هستی، (کسی که درکاری بیش از صاحب اصلی جوش بزند.) گفتم من اهل آن منطقه هستم، میدانم دریاچه دارد خشک میشود، سازمان حفاظت از محیط زیست وقت ده تا کارشناس گراز و گرگ داشت، اما یک کارشناس آب نداشت که متوجه وضعیت شود. اما آقای روحانی نه از نظر فنی، اما از نظر استراتژیک توجیه شد.
به روحانی چه گفتید که توجیه شد؟
گفتم دریاچه خشک شود، گرد و غبار نمکی آن تا ۴۰۰ کیلومتر خواهد رفت، اگر دریاچه خشک شود به مرور مردم باید تبریز را تخلیه کنند، چراکه بیش از ۱۰ سال نمیتوانند غبار نمکی را تحمل کنند، جابهجایی شهر تبریز شاید ۵۰۰ میلیارد دلار پول بخواهد، در زمان جنگ ۹۰۰ هزار نفر جابهجا شده بودند، پرسیدم شما چهطور میخواهید چهار پنج میلیون نفر را جابهجا کنید؟
پاسخ آقای روحانی چه بود؟
روحانی اهل حساب و کتاب بود، روحانی آدم فهیمی است، به روحانی چه در ریاست جمهوری و چه قبل از آن ظلم کردند، روحانی واقعاً مظلوم واقع شد. از من پرسید هزینه احیا چقدر است، گفتم حداکثر یک میلیارد دلار است. گفتم اگر دریاچه خشک شود به اختلاف درجه حرارت تابستان و زمستان ۷ درجه اضافه میشود، این ۷ درجه معلوم نیست چه اثری روی ژنتیک انسان، و حیوان و گیاه و میکروب میگذارد، چه جهشهایی را ما خواهیم داشت؟ سرطان یعنی جهش سلولی، در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ که اوج خشک شدن دریاچه بود سازمان دامپزشکی گزارش داد که سرطان پوست در حیوانات در شمال غرب دریاچه ارومیه که منطقه سلماس بود نزدیک به ۲۰ برابر شده است، دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز گزارش داد فشار خون ۰.۱ بار (یکدهم) بالا رفته است، اینها اگر ادامه پیدا میکرد یعنی اینکه معلوم نبود در آن منطقه از نظر بایولوژیکی و اکولوژیکی، انسانی، حیوانی، گیاهی چه اتفاقی خواهد افتاد، وقتی من گفتم آقای روحانی متوجه این وضعیت شد، برای همین بیخود اولین مصوبه دولت را احیا دریاچه اورمیه انتخاب نکرد.
پس چرا نتوانست برای این موضوع مهم، در برابر فشارهای سیاسی منطقه و نمایندگان مجلس مقاومت کند؟
وقتی کسی رئیس جمهور میشود میخواهد وضعیت را متعادل کند، وقتی قرار شد آن بند حذف شود (خرید گندمها) آقای چیتچیان که وزیر نیرو بود گفت من نصف آبی که قرار بود از بند صرفهجویی و به دریاچه ریخته شود را از پشت سدها تامین میکنم، من هم گفتم از برنامه احیا یک یا دو سال عقب میافتیم، بنابراین قبول کردند تا جلوی فشارهای سیاسی بعدی را بگیرد. شما نمیدانید من چه فشاری تحمل کردم در این مدت، پوست کلفت بودم که با اینها درگیر شدم و دوام آوردم، چون اعتقاد داشتم، یک فرد عادی مانند همین آقای معتمدیان با یک فشار میگذارد در میرود، ولی من به دریاچه ارومیه به عنوان یک مسئله ملی نگاه میکردم، حتی اگر میخواستند به من فحش بدهند، جاسوس یا مزدور بگویند. همین الان اگر فرودگاه تبریز بروید شهرداری حدود نه یا ده سال است دریاچهای ایجاد کرده که حدود ۳۰۰ هزار متر مکعب نیاز به آب دارد، اما من اجازه ندادم. یا طلبههای تبریز یک شهرکی را نزدیک باسمنج، جنوب دامنه سهند گرفتهاند، جمیع امامان جمعه تبریز و طلبهها گفتند ۳۰ لیتر آب میخواهند و من ندادم، برای اینکه آب قطره قطره جمع شود تا دریا شود.
آقای دکتر، شما میگویید آب ندادید، اما معاون محیط زیست استان آذربایجان غربی میگوید که از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ چیزی حدود ۴۸ هزار هکتار به اراضی آبی زیر کشت حوضه دریاچه اضافه شده است؟
۲۰ هزار هکتار اضافه شده، ایشان اطلاعاتشان غلط است.
اصلاً ۲۰ هزار هکتار، اما علیرغم همه مقاومتهایی که شما میگویید انجام دادید باز هم همین ۲۰ هزار هکتاری که نبوده اضافه شده است؟
اگر ما نبودیم چقدر اضافه میشد؟
بنابراین شما فقط مرگ دریاچه ارومیه را به تعویق انداختید، ولی احیا نکردید؟
احیای دریاچه در شرایط عادی تا سال ۱۴۱۰ طول میکشید.
پروژه تثبیت چهطور، انجام شد؟
پروژه تثبیت انجام شده، اما اگر بخواهند با همین وضعیت ادامه بدهند خیر، آقای دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه چند روز قبل گفته که آب دریاچه ۱۳ سانتیمتر کم شده است، این ۱۳ سانت نسبت به مهر ماه است، اما نسبت به فروردین سال گذشته ۴۰ سانتیمتر کم شده است. آن هم علیرغم اینکه انتقال آب از زاب به بهرهبرداری رسیده است؛ لذا اگر یک وزیر نیرویی مانند چیتچیان داشته باشیم دریاچه طبق زمانبندی احیا خواهد شد، اما اگر یک وزیر نیرو مثل آقای اردکانیان یا وزیر فعلی داشته باشیم احیا نمیشود.
در سال ۱۴۱۲ باید برای ۴ هزارو ۲۰۰ کیلومتر دریاچه ارومیه ۱۴.۷ میلیارد متر مکعب آب تامین شود که ارتفاع به ۱۲۷۴.۱ متر از سطح دریا برسد تا اکوسیستم دوباره احیا شود. یک نکته را به شما بگویم، هیچ حکومت و دولتی توان این را نخواهد داشت که دریاچه ارومیه را احیا نکند، فقط فهیمها زودتر احیا میکنند کودنها دیرتر، چراکه اگر دریاچه خشک شود باید فکری برای جابهجایی شهر تبریز کنند.
ما قبلتر حدود ۶ منطقه داشتیم که از آنجاها غبار نمکی بلند میشد، غبار نمکی در سال ۱۳۹۴ سبب شد از آذرشهر تا مراغه زنبور عسل مقصد خود را گم کند، بین ۷ تا ۸ سال اگر زنبور عسل در منطقهای فعال نباشد کل کشاورزی ریشه کن میشود؛ لذا مسائل اکولوژیکی، پزشکی و ژنتیکی اجازه نمیدهد هیچ دولتی احیا را کنار بگذارد، من نامهای که برای رهبری نوشتم بلافاصله دستور رسیدگی به دولت وقت دادند، اما آنها نمیدانستند چهکاری باید انجام دهند، کارهایی که ما سال ۱۳۹۳ انجام دادیم باید سال ۱۳۸۹ انجام میشد، چیزی حدود ۳۰۰ متر از تونل زاب در زمان آقای احمدینژاد انجام شد، اما در زمان دولت روحانی ۳۶ کیلومتر تونل حفر شد، آنهم در ۶.۵ سال، این کار واقعاً بیسابقه است. اینها پیگیریهای آقای روحانی بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: محیط زیست عیسی کلانتری دریاچه ارومیه قیمت طلا و ارز قیمت موبایل احیای دریاچه ارومیه اگر دریاچه خشک شود میلیارد متر مکعب دریاچه ارومیه میلیون متر مکعب آذربایجان غربی دبیر ستاد احیا فشار های سیاسی آقای چیت چیان احیا دریاچه آقای روحانی وارد دریاچه متر مکعب آب یک میلیارد هزار هکتار چیزی حدود محیط زیست غبار نمکی برای احیا اضافه شده وزیر نیرو انجام شد آب وارد جابه جا خشک شدن چه طور ۷ درجه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۳۷۷۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دمیده شدن دوباره امید در کالبد دریاچه ارومیه/ حال خوش این روزهای نگین فیروزهای آذربایجان
دریاچه ارومیه به عنوان نگین منطقه آذربایجان پس از یک دوره خشکسالی و کاهش وسعت آبی، این روزها جان دوبارهای گرفته و امیدها برای احیای بزرگترین دریاچه داخلی ایران را زنده کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان شرقی، دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا، روزگاری زیستگاه ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۲۷ گونه پستاندار، ۲۶ گونه ماهی و هفت گونه دوزیست بود، اما همچون بسیاری از رودخانهها و تالابهای کشور در پی تغییرات اقلیمی و برداشت بیرویه از حوضههای آبریز از وسعت آن کاسته شد.
دریاچه ارومیه در سال ۱۳۴۶ بر اساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور، به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره ۶۳ شورای عالی در سال ۱۳۵۴، به عنوان پارک ملی شناخته شد.
نگین فیروزهای آذربایجان در سال ۱۳۵۶ در زمره مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیستکره جهانی به ثبت رسید و سال ۱۳۵۴ با ۱۰۲ جزیره که از سوی سازمان یونسکو ذخیرهگاه طبیعی جهان شناخته شده بود در کنوانسیون رامسر بهعنوان یکی از تالابهای بینالمللی به ثبت رسید و مؤسسه بینالمللی تالابها آن را به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای پرندگان معرفی کرده است.
دریاچه ارومیه جدای از تأثیرات زیستمحیطی، پیوند عمیق و ناگسستنی با احساسات و علایق مردم منطقه آذربایجان دارد، خواهرخواندگی تبریز و ارومیه را به اثبات میرساند و روزهای پرشور این دریاچه، روزهای خوش مردمان منطقه نیز خواهد بود.
طی سالهای اخیر، خشک شدن دریاچه ارومیه و تلاشهای ناکام سیاستگذاریهای زیستمحیطی، بحران خشکسالی نگین آبی آذربایجان را تبدیل به یک تهدید جدی کرده بود تا جایی که خبرهایی از مالچپاشی، استخراج نمک، تیتانیوم و لیتیوم به گوش میرسید که پس از مدتی تکذیب شد.
خشک شدن دریاچه شایعههای بزرگی با خود به همراه میآورد و اندوه خشکسالی دریاچه، به حدی جدی بود که تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی روزمره مردم شده بود. این نگین آبی که از نظر سطح آبهای آزاد، بیستمین دریاچه جهان و به لحاظ وسعت و شوری پس از بحرالمیت قرار گرفته است، به شورهزاری هشت میلیارد تنی تبدیل شده بود که تهدیدی بزرگ برای زیستبوم منطقه بود و به خطر افتادن بهداشت و سلامتی مردم و نابودی کشاورزی را در پی داشت.
دریاچه ارومیه، پروندهای با جنبههای حقوقی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی است که بهدلیل مدیریت نادرست، حاشیههای زیادی را پشت سر گذاشته و به علت نبود اطلاعرسانی و شفافیت، با شایعات، تحلیلهای نادرست و نقدهای غیرمنصفانه زیادی مواجه بوده است.
اقدامات نرمافزاری و سختافزاری دولت، دو جنبه مکمل اقدامات پیشگیرانه خشکسالی دریاچهی ارومیه بودهاند که چالشهایی با خود به همراه داشتهاند و به نظر میرسد که اقدامات نرمافزاری در برخورد با مسئله دریاچه ارومیه باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
حوضه آبریز ۵۲ هزار و ۴۷ کیلومتر مربعی دریاچه ارومیه که از ۶۰ رودخانهی فصلی، دائمی و دورهای سیراب میشود در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و کشور ترکیه قرار دارد. استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به ترتیب باید سالانه یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون مترمکعب، ۳۹۴ میلیون مترمکعب و ۹۵۱ میلیون مترمکعب از حقابهی دریاچه ارومیه را تأمین کنند.
رودخانههای زولاچای، نازلوچای، روضهچای، شهرچای، باراندوزچای، گدارچای، مهابادچای، سیمینهرود، زرینهرود، لیلانچای، مردقچای، صوفیچای، قلعهچای، آذرشهرچای و آجیچای تأمین کننده نیاز دریاچه ارومیه است.
ارزشهای بومشناختی اهمیت ویژهای به موجودیت دریاچه ارومیه بخشیده و احیای آن چالشی فرامنطقهای است؛ این دریاچه این روزها و پس از یک دوره طولانی خشکسالی، همزمان با بارشهای زمستانه و بهاره جان دوباره گرفته و دلشورههای مردم را تا حد زیادی با آغوش گرم آب شورش به پایان رسانده است، اما این پایان ماجرا نیست و احیای دریاچه نیازمند راهکارهای طولانی مدت است.
انسداد چاههای غیرمجاز با هدف احیای دریاچه ارومیهچاههای غیرمجاز، تهدید جدی برای آبهای زیرزمینی تلقی میشود و یکی از دلایل اصلی خشکسالی در حوضه آبریز دریاچهی ارومیه است. آمار چاههای مجاز و غیرمجاز، همواره در هالهای از ابهام به سر میبرد و تنها راه احیای منابع آبهای زیرزمینی اعمال مقررات سختگیرانه در حفر و استفاده از این چاهها است.
با توجه به اظهارات دبیر کارگروه ملی نجات دریاچهی ارومیه، ۷۳ هزار حلقه چاه غیرمجاز و ۴۰ هزار حلقه چاه مجاز در حوضهی آبخیزداری دریاچه ارومیه وجود دارد.
یوسف غفارزاده، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی انسداد چاههای غیرمجاز را ضرورت احیای دریاچه ارومیه میداند و میگوید: در حوزه استحفاظی استان، ۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه وجود دارد که تاکنون انسداد ۸۶۵۲ حلقه چاه با هماهنگی دادستانی مرکز استان و نیروی انتظامی اجرایی شده است.
وی با اشاره به مسدودسازی ۹۱۲ حلقه چاه غیرمجاز در سال گذشته، ادامه میدهد: تاکنون ۴۶ درصد چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه با حکم قضائی مسدود شده و لازم است نسبت به مسدودسازی سالانه ۲۰۰۰ حلقه چاه غیرمجاز اقدام شود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی تصریح میکند: صرفهجویی ۴۰ میلیون مترمکعبی آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از مهر سال گذشته و بر اساس تصمیم ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده که با قطع اضافه برداشتهای چاههای دارای کنتورهای هوشمند عملی شده است.
غفارزاده همکاری سازمان جهاد کشاورزی را در این زمینه ضروری میداند و خاطرنشان میکند: احیای دریاچه ارومیه نیازمند عملکرد جدی دستگاههای اجرایی و نظارتی با هدف مسدودسازی چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.
وی با اشاره نصب کنتورهای هوشمند در چاههای مجاز اطراف دریاچه ارومیه، اظهار میکند: فرهنگسازی و پرهیز از حفر چاههای غیرمجاز چه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و چه در مناطق دیگر با هدف جلوگیری از هدررفت آبهای زیرزمینی نیازمند یک حرکت اجتماعی است تا ضریب خطر بحرانهای خشکسالی در آینده کاهش پیدا کند.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست نیز با اشاره به چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه، تاکید میکند: کشاورزی در این منطقه با برداشت غیرمجاز آب از منابع زیرزمینی انجام میشود و تعداد زیادی چاه غیرمجاز در این منطقه حفر شده است.
وی با اشاره به اما و اگرهای وجود چاههای مجاز، میگوید: برداشت آب توسط پمپ و ایجاد کانال برای انتقال آب به زمینهای کشاورزی در این منطقه انجام و تا حد امکان از این کار ممانعت میشود.
خط قرمز تهدید کمربند سبز اطراف دریاچهیکی دیگر از عوامل کم آب شدن دریاچه ارومیه، توسعه بی رویه بخش کشاورزی است؛ توسعه ۱۴۰ هزار هکتاری باغات استان آذربایجان غربی به جای مدیریت مصرف، روند مصرف آب در باغات استان افزایش داشته است و ۵۷ درصد منابع آبی کشاورزی توسط سه محصول سیب، یونجه و چغندرقند مصرف میشود.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست با ابراز نگرانی از توسعه کمربند سبز پیرامون دریاچه ارومیه، تاکید میکند: با وجود شرایط بسیار بدِ آبی و خشکسالی طی سالهای اخیر، توسعه کشاورزی در باغاتی که در اطراف دریاچهی ارومیه با بیشترین مصرف آب کمترین بهرهوری قرار دارند، ادامه داشته است.
وی اضافه میکند: وزارتخانههای ذیربط از وزارت نیرو و وزارت کشاورزی گرفته تا مردم، باید در این زمینه احساس تکلیف کنند، چراکه شرایط کنونی منجر به احیای دریاچه ارومیه نخواهد شد.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به ضرورت طرح رویکرد علمی در خصوص دریاچه ارومیه، اظهار میکند: وزارت کشاورزی مکلف شده است تا این موضوعات را دنبال و سند الگوی کشت را برای تمام حوضهها عملیاتی کند. وزارت نیرو نیز باید برای تأمین منابع آبی کشاورزی قانون را مدنظر قرار دهد.
ذوالجودی ادامه میدهد: وزارت کشاورزی، اولین وزارتخانهای است که تأثیرات مثبتی در حوضه آبخیزداری دریاچهی ارومیه دارد و با سیاستگذاریهای علمی باید کشاورز را به خودداری از کشت بعضی محصولات یا اجتناب از توسعه کشت تشویق کند.
وی میگوید: احیای دریاچه ارومیه به مرور زمان محقق خواهد شد و شرایط همه تالابها از جمله دریاچه ارومیه تا شش سال دیگر و به مرور بهتر خواهد شد.
وضعیت فعلی، نتیجه دو دهه غفلت استحداکثر تراز مشاهداتی دریاچه ارومیه به سال ۱۳۷۴ بازمیگردد که تراز آب دریاچه از سطح آبهای آزاد به بیش از یک هزار و ۲۷۸ متر میرسید و با مساحت ۵۷۳۰ کیلومترمربعی دریاچه و بر اساس برداشت ماهوارهای بیش از ۳۶ میلیارد مترمکعب آب در دریاچه وجود داشت.
حداقل تراز برای بقای دریاچه یک هزار و ۲۷۴ متر از سطح آبهای آزاد است که برای رسیدن به این تراز به حجمی معادل ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز است.
مالک رحمتی، استاندار آذربایجانشرقی در خصوص اهمیت احیای دریاچه ارومیه بهعنوان مسئلهای ملی، میگوید: نگاه ما برای احیای دریاچه ارومیه، رویکرد و نگاهی ملی است و با تمام توان برای احیای آن تلاش میکنیم تا با مشکلات زیستمحیطی مواجه نشویم.
وی وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را نتیجه دو دهه غفلت میداند و عنوان میکند: احیای دریاچه زمانبر خواهد بود و در این راستا افتتاح و بهرهبرداری انتقال آب سد کانی سیب و تکمیل خط انتقال پساب تصفیهخانه تبریز که حیات تازهای به دریاچه بخشیده، عملی شده است.
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به لزوم شتابدهی به پروژههای در حال اجرا، تاکید میکند: تمام امکانات دانشگاههای دو استان آذربایجانشرقی و آذربایجانغربی و دانشکدههای علمی ملی پای کار است تا با بهرهمندی از خرد جمعی برای احیای دریاچه ارومیه موفقتر عمل کنیم.
رحمتی با تاکید بر مدیریت منابع آبی، اظهار میکند: با توجه به لزوم تغییر الگوی کشت، متناسب با اقلیم طبیعی و منابع آبی، کشاورزی سنتی دیگر کارساز نیست و اصلاح الگوی کشت، استفاده از آبیاریهای نوین، اصلاح بذر و استفاده از دانش و علوم روز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه باید مدنظر باشد.
سهم پایدار تبریز در تأمین حقابه دریاچه ارومیهانتقال پساب تصفیهخانهها، راهکاری پایدار برای تأمین حقابه دریاچه ارومیه است و تمرکز بر تصفیه فاضلاب در مصوبات احیای دریاچه ارومیه مورد تأکید بوده است. مطابق طرح ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۲ تصفیهخانه با حجم تولید پساب ۳۰۲ میلیون و ۳۰۰ هزار متر مکعب در احیای دریاچه نقش خواهد داشت.
پسابها یا به صورت مستقیم به دریاچه سرریز میشود یا با هدف تعادلبخشی و جایگزینی منابع آب زیرزمینی استفاده میشود و یا به مصرف صنایع میرسد تا جایگزین مصرفی صنایع از رودخانهها باشد و آب رودخانهها به دریاچه منتقل شود.
محمد خانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی تاکید میکند: سالانه ۸۵ میلیون مترمکعب پساب تصفیهشده شهر تبریز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی میشود.
وی ۹۰ درصد پساب تصفیه شده تبریز را سهم دریاچه ارومیه میداند و ادامه میدهد: پساب تصفیه شده تبریز سهم بسیار ناچیزی در احیای دریاچه ارومیه دارد.
رهاسازی روزانه ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیهمحمدصادق معتمدیان، دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به بارشهای اخیر و رهاسازیهای آب سدها، میگوید: وضعیت دریاچه ارومیه رو به بهبود است.
وی تصریح میکند: تراز فعلی دریاچه ارومیه به یک هزار و ۲۷۰ متر و ۳۸ سانتیمتر رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش هفت سانتیمتری داشته و این تراز نسبت به آغاز سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۲) ۵۵ سانتیمتر بیشتر است.
دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه از افزایش ۳۵۰ کیلومترمربعی وسعت دریاچه نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر میدهد و اضافه میکند: وسعت دریاچه ارومیه در حال حاضر یک هزار و ۵۰۰ کیلومترمربع است.
معتمدیان خاطرنشان میکند: دریاچه ارومیه، یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب بیشتر از زمان مشابه سال گذشته است و ورودی آب به دریاچه ارومیه در حال حاضر ۴۱۱ مترمکعب در ثانیه است.
وی در خصوص آغاز رهاسازی آب از سدهای استان آذربایجانغربی از آذر سال گذشته، میگوید: روزانه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه رهاسازی میشود.
اینروزها، دریاچه ارومیه به مردم لبخند میزند و با رهاسازی آبها و حقابهها، میزبان مردم در آبهای شور خود شده است و ساکنان شهرهای دور و نزدیک برای دیدنش لحظهشماری میکنند.
سیاستهای احیای دریاچه نه به صورت موقت، بلکه باید به عنوان راهکاری مداوم و مستمر دنبال شود تا نمک بر زخمهای دریاچه نپاشند و ارومیه پناهگاه مردمی باشد که با خشکسالیاش اندوهگین و با جانگرفتنش سرزنده میشوند و به ساحلش پناه میآورند.
چنانچه سیاستهای فعلی که منجر به احیای دریاچه شده است، ادامه نداشته باشد، باز هم خشکسالی و دیگر تهدیدات زیستمحیطی گریبانگیر منطقه آذربایجان خواهد بود و زخمهای بیشمار بر تن عریان دریاچه ارومیه خواهد نشست.
کد خبر 743948